نگاهی به نمایش ˝پسران آفتاب˝ به کارگردانی سیامک صفری˝
سیامک صفری بعد از سالها بازیگری در عرصه تئاتر این روزها با کارگردانی نمایش ˝پسران آفتاب˝ در تئاتر شهر به صحنه آمده است...
سیامک
صفری، فرزین صابونی، جواد عزتی و بهاره رهنما بازیگران نمایش "پسران
آفتاب" هستند که از روز یکشنبه 16 تیرماه اجرای خود را در سالن اصلی تئاتر
شهر آغاز کرده است.
سیامک صفری که دانشآموخته کارگردانی
تئاتر است بعد از تجربه کوتاهی که با کارگردانی نمایش "بام طهران" در
فستیوال مونولیو داشت نمایشنامه "پسران آفتاب" اثر کمدینویس آمریکایی نیل
سایمون را برای اجرا در سالن اصلی تئاتر شهر انتخاب کرد.
نیل سایمون یکی از بارزترین و پردرآمدترین
نمایشنامهنویسان طنز معاصر در آمریکا است. بیشتر آثار او در چهار دهه
پایانی قرن بیستم علاوه بر تئاتر در سینما و تلویزیون نیز با استقبال
فراوانی روبرو شدهاند.
بزرگانی چون ویتوریو دسیکا، پیتر سلرز،
فرانک سیناترا، وودی آلن و... بر روی آثار سایمون کار کردهاند. آثار او
تاکنون جوایز متعددی را برایش به ارمغان آوردهاند که مهمترین آنها جایزه
پولیتزر برای نمایشنامه "گمشده در یانکر" است. سایمون عنوان "پادشاه کمدی"
را در برادوی یدک میکشد.
پسران آفتاب داستان دو بازیگر و دوست
قدیمی است كه پس از سالها بازی در كنار هم، چند سالی است كه با هم قهر
كردهاند و به هیچ وجه حاضر به آشتی كردن نیستند و حالا به واسطه برادرزاده
یکی از آن دو قصد دارند بار دیگر نمایشنامه ای را به اجرا درآورند که
البته سود مالی خوبی هم برای آنها به ارمغان خواهد داشت.
جواد عزتی یکی از مهره های کلیدی خندان
تماشاگران تئاتر درباره این حضور میگوید: در واقع ترجیحم این است که تئاتر
و کار تصویر را در کنار هم داشته باشم. خدا را شکر حدود 16-15 سال است که
به صورت مداوم تئاتر کار می کنم و تلاش کردم که هر سال حداقل در یک نمایش
حضور داشته باشم. البته کارهایی هم بوده که تمرین کرده ایم اما نتوانستند
به مرحله اجرا برسند به همین دلیل به نظر رسیده که در تئاتر کم کار شده ام.
امسال قبل از این نمایش کاری را تمرین می کردیم که نتوانست اجرا بگیرد پیش
از آن هم در کار مسعود رایگان بازی می کردم که در ایرانشهر اجرا شد.
تاکنون هنرمندانی چون هانیه توسلی، رضا
گوران، همایون غنی زاده، رویا نونهالی، سینا نورایی، سعید سهیلی، ابراهیم
پشت کوهی، یاسر خاسب، منوچهر اکبرلو، رحیم نوروزی، سیروس همتی، مجید
واشقانی، شاهرخ دولکو، مهران رنجبر و... از این نمایش دیدن کرده اند.
این نمایش که از 16 تیرماه اجرای خود را
در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر آغاز کرده هر روز به جز شنبه ها از ساعت 21
میزبان علاقه مندان تئاتر است.
رئیس حوزه هنري يزد: هنرمند تئاتر نبايد براي دريافت كمك هزينههاي ناچيز توليد، دست به دامن ارگانهاي مختلف شود ...
هنرمندان تئاتر استان بدون شك احتياج به آموزشهاي به روز تئاتر دارند. متاسفانه برخي از هنرمندان استان كه به غلط، بسيار مدعي هستند، فكر ميكنند كه هر آنچه در تئاتر هست را بلدند و احتياجي به هيچ آموزشي ندارند.
رئیس حوزه هنري استان يزد معتقد است: شأن هنرمندان تئاتر اجل از آن است كه براي دريافت كمك هزينههاي ناچيز توليد، دست به دامان ارگانهاي مختلف شوند.
سيد ناصر امامي ميبدي؛ رئیس حوزه هنري استاد يزد؛ كه كارشناسي ارشد خود را در رشتهي كارگرداني تئاتر به پايان برده است به خبرنگار صحنه گفت: چون تحصيل كردهي تئاتر هستم و سابقهي فعاليتهاي هنريام بيشتر در رشتهي تئاتر بوده است ازاين رو همواره از سوي منتقدين متهم شدهام كه در حوزه هنري استان يزد، نسبت به ديگر رشتههاي هنري، به تئاتر، توجه بيشتري دارم. با اينكه به عنوان يك مدير، تلاش خود را به طور مساوي معطوف رشد تمامي دفاتر هنري حوزه كرده و خواهم كرد اما چون خودم از خانواده تئاتر هستم، مشكلات و معضلات اين عرصه را بيشتر درك و لمس كردهام. به همين دليل شايد در رفع نقايص آن موفقتر بودهام.وي در مورد برنامههاي خود براي توليد آثار هنري در حوزهي هنري استان يزد اظهار داشت: در حوزه هنري استان، سابقا اينگونه رسم بوده كه به توليدكنندگان آثار هنري، كمك جزيياي ميشده است. مثلا تئاتري توليد ميشده و از طرف حوزه هنري نيز كمك هزينهي اندكي به توليد كنندگان آن پرداخت ميشده است. من با اين شيوهي به اصطلاح حمايتي، مخالفم. چرا كه شأن هنرمند را اجل از آن ميدانم كه براي دريافت كمك هزينههاي اندك، دست به دامن نهادهاي مختلف شود. معتقدم حوزه هنري بايد در كار توليد آثار هنري از صفر تا صدِ توليد يك اثر را برعهده داشته باشد. مثلا در حوزه تئاتر اگر شده در سال فقط يك اثر توليد شود، بايد از صفر تا صدِ توليد آن در حوزه هنري و با حمايت و با نام حوزه هنري انجام شود.امامي افزود: اينگونه، حوزه هنري مالك مادي و معنوي آثار هنري خواهد بود و ميتواند با آثار خود در رويدادهاي مختلف هنري كشور حضور موثر داشته باشد.وي با بيان اينكه امكانات سخت افزاري اجراي نمايش در استان يزد مطلوب نيست خاطرنشان كرد: حوزه هنري استان داري هيچ سالني براي تمرين و اجراي نمايش نيست اما در حال رايزنيهاي متعددي هستم تا بتوانيم به زودي يك سالن بلكباكس را با استانداردها مناسب اجراي تئاتر بسازيم و در اختيار هنرمندان حوزه هنري قرار دهيم. زمين اين سالن، مشخص و تعيين شده و به زودي كار ساخت و ساز آن آغاز خواهد شد.امامي ميبدي توجه به امر آموزش را از اولويتهاي كاري خود اعلام كرد و گفت: هنرمندان تئاتر استان بدون شك احتياج به آموزشهاي به روز تئاتر دارند. متاسفانه برخي از هنرمندان استان كه به غلط، بسيار مدعي هستند، فكر ميكنند كه هر آنچه در تئاتر هست را بلدند و احتياجي به هيچ آموزشي ندارند. ولي در كنار اين افراد، جواناني هستند كه به شدت مشتاق يادگيرياند. با جلسهاي كه با دكتر اميني؛ رييس مركز هنرهاي نمايشي حوزه هنري؛ داشتم، قرار بر اين شد كه ليستي از اساتيد مورد تاييد مركز به دفتر تئاتر استان داده شود تا هنرمندان استان، خودشان از بين اساتيد معرفي شده، افرادي را براي برپايي كلاسها و كارگاههاي آموزشي انتخاب كنند تا به اين ترتيب، كلاسهاي آموزشي با نظر خود هنرمندان و هنرجويان استان برگزار شود. وي در مورد انتشار آثار مكتوب نمايشي نيز عنوان داشت: در توليد متن نيز اقداماتي انجام شده و قرار است متون نمايشياي كه توسط هنرمندان استان ترجمه شده به زودي توسط حوزه هنري منتشر شود.اين كارگردان تئاتر ارتباط تئاتر و مردم را در استان يزد ضعيف توصيف كرد و افزود: معتقدم مردم يزد تاكنون شاهد تئاتر خوب نبودهاند. مسلما اگر نمايشهاي ارزشمند و جذابي بر صحنه اجرا شود، عموم مردم نيز از آن استقبال خواهند كرد.امامي ميبدي در پايان خواستار حمايتهاي بيشتر مركز هنرهاي نمايشي حوزه هنري از دفاتر تئاتر استانها شد و گفت: همانطور كه ما در استانها بايد شهرستانها را مورد حمايت قرار دهيم، اين انتظار را هم داريم مركز، استانها را به نحو احسن مورد حمايت خود داشته باشد. از اين رو منتظر حمايتهاي همه جانبهي مركز هنرهاي نمايشي حوزه هنري خواهيم بود.
سرپرست گروه ضمن پیامی به حسین زارع اعلام نمود: که حسین جان پیام هایت را خواندم و دیدم که چه زیبا مثل من شدی اما هنوز فاصله است . باید بگویم که چون فهمیدم در پشت خط منتظر حکم مایی ! پس همین الان به تو دستور می دهم که از هم اکنون بیایی و به فعالیتت مثل مرد ادامه بدهی ...
دوستی می شناختم که می گفت: مي خوام برات يه يادگاري بنويسم گفتم: كجا؟ گفت : رو قلبت گفتم مگه ميتوني ؟ گفت : آره سخت نيست آسونه گفتم باشه بنويس تا هميشه يادگاري بمونه يه خنجر برداشت گفتم اين چيه ؟ گفت : هيسس ساكت شدم گفتم : بنويس چرا معطلي خنجرو برداشت و با تيزي خنجر نوشت دوستت دارم ديوونه! اون رفته ؟ خيلي وقته؟ كجا ؟ نميدونم! اما هنوز زخم خنجرش يادگاري رو قلبم مونده.
و یکبار دیگه هم گفت : (روزي دروغ به حقيقت گفت: مــــيل داري با هم به دريـــا برويم و شنـــا كنيم ، حقيقــت ساده لــوح پذيرفت و گول خورد. آن دو با هم به كنار ساحل رفتند ، وقتي به ساحل رسيدند حقيقت لباسهايش را در آورد . دروغ حيلــــه گـــر لباسهاي او را پوشيد و رفت . از آن روز هميشه حقيقت عــــريان و زشت است ، اما دروغ در لبــــــاس حقيقت با ظاهري آراسته نمايان مي شود.)
و در پایان گفت : هيچوقت مغرور نشو ... برگا وقتي مي ريزن كه فكر مي كنن طلا شدن ... آنكس كه اعتماد مي كند خيانت مي بيند و آنكس كه اعتماد نمي كند خود خيانتكار است. آدما مثل كتابن ... از روي بعضي ها بايد مشق نوشت ... از روي بعضي ها بايد جريمه نوشت ... بعضي ها رو بايد چندبار خوند تا معني شونو بفهميم ... و بعضي ها رو بايد نخونده دور انداخت.
پس حسین جان مثل مرد به فعالیتت ادامه بده تا منم هوای شاگرد قدیمی خودم رو داشته باشم . به شرطی که حکم اجرا بشه و واقعا پایه اساسی گروه باشی و طبق قوانین و مقررات گروه همانند گذشته با اندکی تفاوت ادامه دهی که خودت خوب می دونی من نزدیک ترین افراد کنارم را بدون هیچ چشم پوشی از اشتباهات در لحظه اخراج می کنم ولی تو هنوز وقتش نشده و امیدوارم هیچوقت موقعش نشه . پس درود و بدرود ...
باید همان اندازه که به غذای جسم اهمیت می دهید به غذای روح نیز اهمیت بدهید !!!
به همین منظور مقاله ای تحت عنوان « مخاطب شناسی در تئاتر » را جهت مطالعه شما دوستان آماده کرده ایم . که بر اساس مطلب ذیل قابل تأمل است :
خلق «شگفتی»ها بر روی صحنه، یكی از مهمترین جذابیتهای تئاتر به شمار میرود. مخاطب، اغلب هنگامی كه روی صندلی در سالن تئاتر مینشیند، در انتظار كنار رفتن پرده و مكشوف شدن رازها و زیباییهای تازهای است تا هیجان عاطفی و حوزه اندیشه او را به حیطههایی فراتر از آنچه هست، ببرد.
باید تماشاچی بفهمد که غذای روح او می تواند تئاتر تولید شده توسط شما باشد و یا غذای مناسبی هست یا نه ؟!
به داستان کوتاه توجه نمایید :
غذای روح چیست ؟
فردی از پروردگار درخواست نمود تا به او بهشت و جهنم را نشان دهد خدا پذیرفت.
او را وارد اتاقی نمود که جمعی از مردم در اطراف یک دیگ بزرگ غذا نشسته بودند. همه گرسنه، ناامید و در عذاب بودند. هرکدام قاشقی داشت که به دیگ می رسید ولی دسته ی قاشق ها بلندتر از بازوی آن ها بود، بطوری که نمی توانستند قاشق را به دهانشان برسانند! عذاب آن ها وحشتناک بود. آنگاه خداوند گفت: اکنون بهشت را به تو نشان می دهم. او به اتاق دیگری که درست مانند اولی بود وارد شد. دیگ غذا، جمعی از مردم، همان قاشقهای دسته بلند. ولی در آنجا همه شاد و سیر بودند. آن مرد گفت: نمی فهمم؟ چرا مردم در اینجا شادند در حالیکه در اتاق دیگر بدبخت هستند، باآنکه همه چیزشان یکسان است؟ خداوند تبسمی کرد و گفت: خیلی ساده است، در اینجا آن ها یاد گرفته اند که یکدیگر را تغذیه کنند. هر کس با قاشقش غذا در دهان دیگری می گذارد، چون ایمان دارد کسی هست در دهانش غذایی بگذارد.
غذای روح - آن لاندرز
برای مطالعه بیشتر به بخش مقالات تحت عنوان مخاطب شناس در تئاتر مراجعه نمایید .
شايد ما هنوز نفهميديم كه تو خود گاليله اين زمانه بودی ...
یادداشتی به مناسبت درگذشت پدر تئاتر ایران شايد ما هنوز نفهميديم كه تو خود گاليله اين زمانه بودی تاریخ درج : ۲۴ تير ۱۳۹۱ خلاصه مطلب : پونه شاه بیگیان: ميدانيم همه...مي دانيم تا آخرين لحظه نگران اجراي نمايشنامه «گاليله» بودي...حتي گفتي كه دستانت از گور بيرون خواهد ماند و چشمانت هميشه منتظر...شايد ما هنوز نفهميديم كه تو خود گاليله اين زمانه بودي.
سینمانگار: پونه شاه بیگیان: ميدانيم همه...مي دانيم تا آخرين لحظه نگران اجراي نمايشنامه «گاليله» بودي...حتي گفتي كه دستانت از گور بيرون خواهد ماند و چشمانت هميشه منتظر...شايد ما هنوز نفهميديم كه تو خود گاليله اين زمانه بودي...
قطار میرود تو میروی تمام ایستگاه میرود و من چقدر سادهام كه سالهای سال در انتظار تو كنار این قطار ِ رفته ایستادهام و همچنان به نردههای ایستگاهِ رفته تكیه دادهام! قيصر امين پور
صحنه خاليست... ديگر از آن صداي گرم هميشگي خبري نيست. در اين سالها بهترينهاي اين خاك يا كوچ كردند يا چهره در نقاب خاك كشيدند و ما مانديم و غمي به بزرگي يك دريا و كوله باري كه هر سال سنگيني بيشتري از آنرا بر دوشهاي خسته مان احساس مي كنيم! تا آخرين لحظه هاي شكيبايي ات با اين درد خانمان سوز بي درمان نگران بنيان هنري بودي كه به راستي اين روزها جاي خاليت را مي توان در آن ديد و احساس كرد. تو خانه اي را ساختي تا سرپناه كساني باشد كه بر روي صحنه زندگي در برابر ديدگان ما بازي نه بلكه هنرنمايي كرده و احساسشان را به رخ مان بكشند. بدون اينكه از پشت صحنه خبري باشد. بدون اينكه احساس واقعيشان را از ما در پشت شيشه ي آن جعبه جادويي پنهان كنند. ميدانيم همه...مي دانيم تا آخرين لحظه نگران اجراي نمايشنامه «گاليله» بودي...حتي گفتي كه دستانت از گور بيرون خواهد ماند و چشمانت هميشه منتظر...شايد ما هنوز نفهميديم كه تو خود گاليله اين زمانه بودي... ديگر صداي عصاي مهربانت را در كوچه و خيابان اين شهر دود آلود را به همراه هماي مهرباني نخواهيم شنيد...چه تلخ است تيرماه امسال با اين گرماي سوزاننده وقتي كه دست مهربانت بر سر عاشقان اين هنر نباشد... روحت شاد...خانه ات هميشه سبز...
ارسال شده توسط: مدیرسایت
تصویری از گرامیداشت پانزدهمین سالگرد تاسیس
گروه تئاتر جوان میبد و اختتامیه نمایش سی مرغ ، سیمرغ
(آبان ماه 1391)
تصویری از آخرین روز حضور کوروش زارعی در کارگاه نمایش گروه ( شهریور ماه 1392 )